آینده ی نه چندان دور … .

شاید شماهم فیلم هایی زیادی دیده باشید که در آن زمان یک رویا بوده و یک فیلم تخیلی! ولی هم اکنون در همه جای دنیا اون تخلیل رو به چشم مشاهده می کنید. فیلم بازیکن شماره یک آماده یا همان Ready Player One یک فیلمی است که نمی شود گفت یک فیلم تخلیلی است. می توان به این صورت عنوان کرد که این فیلم در واقع یک فیلمی است که به زودی تمامی شرکت ها به آن سمت رقابت خواهند کرد. رقابت برای تصرف کامل افراد و خروج از دنیای واقعی و ایجاد یک دنیای مجازی برای تمامی سلیقه ها.

فیلم بازیکن شماره یک آماده برگفته از یک رمان علمی تخیلی اثر ارنست کلاین در سال ۲۰۱۱ است که منتشر شده که اساس این فیلم پیدا کردن یک تخم مرغ طلایی در یک شهر مجازی است.

موضوع داستان این رمان به نقل از ویکی پدیا:

در سال ۲۰۲۴ میلادی، دنیای واقعی جایی ناخوشایند است. وید واتس جوان تنها زمانی که خود را واقعاً سرزنده حس می‌کند، وقتی است که به آرمان‌شهر مجازی‌اش متصل می‌شود. وید زندگی‌اش را وقف مطالعه و حل معماهایی کرده‌است که در آن چارچوبهٔ دیجیتالی پنهان کرده‌اند؛ معماهایی که مبتنی بر جنون مسخ‌شدگی خالق آن آرمان‌شهر در فرهنگ پاپ دهه‌های گذشته و وعده‌اش برای کسب ثروتی بی‌کران است که با حل آن معماها به کف می‌آید. در داستان جیمز هلیدی خالق شه‌سانه است دنیایی که با یک ویزور (دستگاه ایی همانند هدست واقعیت مجازی) وارد آن می‌شوند. شه‌سانه یک محیط مجازی باز بسیار وسیعی است که شامل هزاران سیاره مختلف است، در شه‌سانه هرفرد یک نام و یک چهرک ویژه خودش را دارد و قدرت هر چهرک بر اساس سطح او می‌باشد. خالق شه‌سانه جیمز هلیدی در روز مرگش وصیتی می‌کند که هرکس در بازی او یعنی شه‌سانه معماهای او را کشف کند و به تخم مرغ نقره ایی دست یابد، صاحب تمام ثروت او و همچنین شه‌سانه می‌شود. در این میان شرکتی به نام نصب با به‌کارگیری تکنولوژی، این رقابت را به رقابتی ناجوان مردانه تبدیل می‌کند و با تیمش قصد دارد تخم مرغ هلیدی را بیاید و محیط شه‌سانه که رایگان است را به صورت پولی عرضه کند و آن را تبدیل به یک محصول تجاری کنند. وید واتز و جویاندگان تخم مرغ هلیدی باید برای نرسیدن <نصب> به خواسته اش تمام تلاششان را بکنند زیرا اینبار پای وسیله ایی که به زندگی آن‌ها معنا داده در میان است. منبع: ویکی پدیا

هرچند در نگاه اول شما یک رمان را به صورت مصور در حال مشاهده خواهید بود اما این فیلم فقط یک فیلم سینمایی کوتاه مدت نیست.

بیایید نگاهی به عوامل فیلم داشته باشیم:

کارگردان استیون اسپیلبرگ

آقای استیون یک کارگردان معمولی نیست. آقای استیون که بیش از ده ها فیلم های مختلف را تولید کرده و دارای ۳ جایزه اسکار است. در کارنامه ی این کارگردان فیلم های انیمیشنی مختلفی وجود دارد که می تواند به غول بزرگ مهربان یا همان the BFG و پارک ژوراسیک اشاره کرد.

به نقل از ویکی پدیا:

استیون آلن اسپیلبرگ (به انگلیسی: Steven Allan Spielberg؛ زادهٔ ۱۸ دسامبر ۱۹۴۶) کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی یهودی، برنده ۳ جایزه اسکار و یکی از موفقترین کارگردانان تاریخ سینما، هم در میان منتقدان و هم در بین مردم عادی است. او از موفق‌ترین کارگردانان سینما در زمینه تجاری محسوب می‌شود که با فیلم‌های آرواره‌ها (۱۹۷۵)، ئی.تی. موجود فرازمینی (۱۹۸۲) و پارک ژوراسیک (۱۹۹۳) رکورد فروش سینمای جهان را شکست و هریک از این فیلم‌ها پرفروش‌ترین فیلم دوران خود بودند. مجموع فروش فیلم‌های ساخت اسپیلبرگ تاکنون به رقم چشم‌گیر ۸٫۵ میلیارد دلار رسیده‌است و نشریه اقتصادی فوربز ثروت این فیلم‌ساز آمریکایی را بیش از ۳ میلیارد دلار برآورد کرده‌است. او ابتدا فیلم‌های حادثه‌ای می‌ساخت اما امروز او را به خاطر چالش‌هایش در ساخت فیلم‌هایی با مضامین هولوکاست، برده‌داری، جنگ و تروریسم می‌شناسند. نخستین فیلم بلند وی دوئل نام داشت که یک فیلم جاده‌ای است. او اکنون موفقترین کارگردان سینما در زمینه تجاری است. او کارگردان و تهیه‌کننده موفقترین فیلم‌ها در گیشه سینما بوده‌است و کارگردانان بسیاری از او تأثیر پذیرفته‌اند. در سال ۲۰۰۴ از دید مجله پریمیر و دیگر نشریات، او قدرتمندترین و پرنفوذترین شخص در صنعت سینما بوده‌است و در پایان قرن بیستم لایف، او را پرنفوذترین شخص در این زمینه شناخت. منبع: ویکی پدیا

لیست فیلم هایی که آقای استیون کارگردانی کرده است (لیست زیر برگرفته شده از ویکی پدیا می باشد):

برمی گردیم به موضوع داستان.

در سال ۲۰۴۵، مردم از منظر واقعیت مجازی و افزوده مجذوب شرکت بزرگ OASIS، که توسط James Halliday و Ogden Morrow تاسس شده می شوند.هالیدی شخصی تنها و بسیار منزولی رو تصور کنید که حتی جسارت دوست داشتن یک دختر را هم نداشته ولی این شخص یک نابغه است. اون عاشق بازی های کامپیوتری و ساخت انواع بازی هاست. داستان از جایی شروع می شود که در این شرکت یک بازی ای ساخته می شود که ایجاد کننده ی این بازی خود هالیدی بوده که اساس بازی بر اساس تفکر خود هالیدی است. بازی به صورت واقعیت مجازی توسط افراد واقعی کنترل می شود.  پس از مرگ هالیدی، یک پیام پیش از ضبط شده توسط شخصیت وی، در بازی وجود دارد. افراد باید با بازی کردن بتوانند به مراحل ۳گانه پیروز شوند. در این میان مالک شرکت IOI قصد دارد این بازی را برنده شود. علت حل این معمای ۳گانه فقط یک تفریح و بازی نیست. بلکه اگر کسی بتونه این ۳ معما را حل کند صاحب تخم مرغ طلایی میشه. تخم مرغی که هرکس بدست بیاره لایق مالکیت تمامی سهام شرکت OASIS است. مالک شرکت IOI یک آدم سلطه گر است که افراد زیادی را استخدام کرده تا بتواند این بازی را حل کند. متاسفاته مدت های طولانی ای این بازی حل نشده و این شرکت قادر نبوده این بازی را پیروز شود. در اینجا پسر نوجوان Wade Watts وارد ماجرا می شود.

ود واتس یک نوجوان یتیم است که در خلوت یا ستون های کلمبوس، اوهایو، با عمه آلیس خود زندگی می کند. در OASIS، نماد او، Parzival، بهترین دوست با Aech، یک مکانیک مجازی است. در واقع نزدیک ترین دوست او یک شخص واقعیت مجازی است که اصلا در دنیای واقعی او را نمیشناسد ولی یک شخص قدرتمند و مکانیک است. تصویر زیر، واقعیت افراد و همچنین شخصیت های واقعیت مجازی افراد در دنیای مجازی را نشان می دهد. سطر اول شخصیت های مجازی و سطر دوم شخصیت های واقعی افراد هستند که به ترتیب:

۱٫Halliday سازنده ی بازی ۲٫Nolan Sorrento شخصیت منفور داستان ۳٫Art3mis دوست وفادار قهرمان داستان ۴٫ Parzival قهرمان داستان

این دو نفر یعنی Art3mis  و  Parzival پس از بررسی بایگانی و خاطرات هالیدی میتونن دو کلید (دومعما) را بدست بیارن. معمایی که هنوز شرکت IOI  نتونسته یکی از آن ها رو هم حل کند. ادامه ی داستان بر محوریت حل معمای سوم می گذرد. چون مهمترین ایجاد کننده ی نقش در این ماجرا کلید سوم است که باعث می شود سهام کل شرکت در اختیار گرفته شود.

سومین چالش نیازمند آن است که بازی Atari 2600 مورد علاقه Halliday را بازی کند. شرکت IOI برای آنکه بتواند به راحتی و به دور از قهرمان داستان مساله را حل کند با استفاده از یکی از قدرت هایی که در بازی همانند یک دیوار برقی است، از منطقه ی بازی محافظت می کند. در این میان، Art3mis  توسط ماموران IOI قبلاً دستگیر شده و در داخل این منطقه ی بازیست و قهرمان داستان یعنی Parzival در بیرون این دیوار برقی است. Parzival تمامی بازیکنان این بازی را برای مقابله با شرکت IOI فراخوان می کند. تمامی شخصیت های بازی برای مقابله با شرکت IOI یک دست می شوند تا این دیوار را از بین ببرند. متاسفانه شرکت IOI با تعداد نیروهای زیادی که دارد توانسته بازی را تا مرحله ی برد جلو ببرد. تا جایی که یک قدمی مرحله ی برد جلو می رود. اما داستان بازی برای پیچیدگی آن جالب می شود چراکه کلید سوم از برد بدست نمی آید و بازیکن باید در این مرحله ببازد تا کلید سوم را بدست بیاورد.